|
پیش درآمد
|
مدتها بود به دنبال علاقهي شخصي و سابقهي پژوهشهايي که انجام داده بودم مشتاق بودم دورهاي در نوروسايکياتري يا عصب روانپزشکي، اعصاب روانپزشکي و يا روانپزشکي اعصاب- گويا پيداکردن معادل فارسي مناسب براي اين رشته هم خود نياز به بحث فراوان دارد- بگذارنم....
|
|
تاریخ ثبت :
1396/04/12
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه اول
|
بعد از دشواريهاي فراواني که در تهيهي ويزا تحمل کردم درنهايت قرارشد که سي ويک خرداد ماه، بعد ازانتخابات رياستجمهوري دورهي دوازدهم در ايران به انگليس سفر کنيم. بعد از مشورت با دوستان از ميان پروازهاي ميان تهران و لندن، اغلب هواپيمايي ايران را پيشنهادکردند و ما هم بعد از تهيهي بليط، عازم فرودگاه شديم....
|
|
تاریخ ثبت :
1396/04/13
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه دوم
|
وقتي در همان روزهاي اول درمحلهي ويمبلدون به دنبال خانه ميگشتم، مکرر با نام سنت جرجز مواجهه ميشدم؛ خيابان سنت جرجز، ساختمان سنت جرجز، پرچم سنت جرجز(بخش صليب قرمز در پس زمينهي سفيد پرچم پادشاهي متحد بريتانياي کبير و ايرلند) و در نهايت بيمارستان سنت جرجز....
|
|
تاریخ ثبت :
1396/04/23
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه سوم
|
يکي از مواردي که پيش از آمدن به انگليس شنيده بودم، تلاش انگليسيها براي حفظ آثار گذشتگان است. وقتي درلندن راه ميرويد، ساختمانها خود شاهدي بر اين گفته است. ساختمانها تغيير نمي کنند مگر داخل ساختمان و هميشه عمر و سابقهي ساختمان يکي از مشخصههاي کليدي آن است.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/04/29
|
ادامه
|
|
|
|
هفته چهـارم
|
در سيستم سلامت ملي انگليس يا به اصطلاح ان اچ اس سياست کلي بر کاهش تختهاي بيمارستاني و گسترش خدمات سرپايي و اجتماعي است. دلايل بسياري براي اين سياست ذکر ميکنند
|
|
تاریخ ثبت :
1396/05/06
|
ادامه
|
|
|
|
هفنه پنـجم
|
در انگليس انجمنهاي تخصصي فراتر از امور صنفي، فعاليتهاي علمي مستمري در سال دارند. در زمينهي دانش ومهارت روانپزشکي، آزمونهاي تخصصي را برگزار ميکنند و روان پزشکان مدرک تخصصي خود را از اين سازمان ميگيرند
|
|
تاریخ ثبت :
1396/05/13
|
ادامه
|
|
|
|
هفته ششم
|
درمانگاه اعصاب روانپزشکي، درمجموعهي علوم اعصاب #اتکينسون_مورلي بيمارستان #سنت_جرجز قراردارد. دراين بخش علاوه بر آن
درمانگاههاي صرع، اختلالات حرکتي، اختلالات شناختي وکلينيک الکتروفيزيولوژي، درمانگاه تحريک عصب واگ و ارزيابي اعصاب روانشناختي وجوددارد
|
|
تاریخ ثبت :
1396/05/20
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه هفتم
|
يکي از فعاليتهاي دپارتمان اعصاب روانپزشکي برگزاري راند در بخش نورولوژي و جراحي اعصاب است. روزهاي جمعه ساعت نه صبح زمان شروع راند است و ابتدا از بخش #برودي شروع ميشود. در بيمارستان #سنت_جرجز هر بخش به نام يکي از اساتيد بنام بيمارستان نامگذاري شده و بخشهايي به اسم نورولوژي، جراجي، قلب و يا جراحي اعصاب ندارند و بخش جراحي اعصاب در ساختمان اتکينسون_مورلي به نام بنيامين_برودي است
|
|
تاریخ ثبت :
1396/05/27
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه هشتم
|
بخشي از فعاليت من حضور در درمانگاه اعصاب-روانپزشکي و مشاهدهي درمانهاي مرسوم در مرکز علوم اعصاب باليني اتکينسون مورلي است. ...
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/03
|
ادامه
|
|
|
|
هفته نـهم
|
دههي شصت همزمان بود با تمام شدن کودکي و شروع نوجوانيام و يکي از خاطراتي که از اواخر اين دهه در ذهنم مانده است پخش کارتون پت پستچي از تلويزيون بود.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/10
|
ادامه
|
|
|
|
هفنه دهـم
|
علاقه خاصي به کتابخانه دارم، هميشه کتابخانه، احساس آرامش را در ذهنم زنده ميکند و حس ميکنم دنياي اطرافم آنقدر آرام است، يا حداقل براي من آرام است که ميتوانم با خودم خلوت کنم و مطالعه نمايم و يا شايد براي آرام شدن به کتابخانه ميروم
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/17
|
ادامه
|
|
|
|
هفته یازدهـم
|
در درمانگاه اعصاب روانپزشکي حدود نيمي از بيماران دچار اختلال عملکردي اعصاب بودند و بيشتر شامل اختلالات حرکتي و حملات غير صرعي ميشدند. تصورم اين بود اختلال در اينجا بايد کمتر باشد. اگرچه که در منابع ذکر شده بود در کشورهاي درحال توسعه بيشتر ديده ميشود ولي موارد زيادي از اين بيماران در درمانگاه وجودداشت.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/24
|
ادامه
|
|
|
|
هفته داوزدهم
|
در نيمهي اول حضورم در بيمارستان سنت جرجز هفتهاي يک روز در درمانگاه صرع مرکز اعصاب اتکينسون مورلي حاضر ميشدم. درمانگاه طبق روال معمول از ساعت نه صبح تا يک بعداز ظهر فعال بود و توسط دکتر هانا کوک استاد نورولوژي اداره ميشد
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/31
|
ادامه
|
|
|
|
هفتـه سیزدهم
|
قبل از سفر با ايرانيهاي مهاجر که به ايران سفر ميکردند همصحبت مي شدم، گاه که سخن از ايرانيهاي مقيم خارج ميشد چندان دل خوشي نداشتند و ميگفتند که نمي توان به هموطنان بسيار اعتمادکرد
|
|
تاریخ ثبت :
1396/06/21
|
ادامه
|
|
|
|
هفته چهاردهم
|
روزهاي جمعه روز گراند راند و ويزيت در بخشهاي مغز و اعصاب و جراحي اعصاب بود. ابتدا تک تک بيماران چه موارد جديد و يا قبلي در اتاقي مجزا از اتاق بيماران مرور ميشدند. راجع به شرح حال و سوالات احتمالي صحبت ميشد و تشخيصها ودرمانهاي مختلف بحث ميشد.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/09/21
|
ادامه
|
|
|
|
هغته پانزدهم
|
در انگليس سلامت روان در خدمات ملي سلامت، ان اچ اس ادغام شده است و مراقبتها برمبناي نظام ارجاع و پيگيري مستمر انجام ميشود. بيمار به پزشک عمومي مراجعه ميکند، اگر پزشک عمومي بتواند درمان کند در همين مرحله خدمات انجام ميشود. در صورت نياز به خدمات تخصصي روانپزشکي به گروه سلامت روان جامعهنگر ارجاع ميشود و به طور معمول تعداد زيادي از بيماران در اين سطح درمان ميشوند
|
|
تاریخ ثبت :
1396/07/07
|
ادامه
|
|
|
|
هفته شانزدهم
|
در کنار راهروي ميان بيمارستان و دانشکده پزشکي اتاقک کوچکي بود و روي درب آن نوشته بود: عضو بيمارستان شويد! حدس زدم براي استخدام نباشد و براي کار ديگري است. درب اتاق را زدم، خانمي مسول آنجا بود، درب را بازکرد، خودم رامعرفي کردم و گفتم مايلم با اين قسمت بيمارستان آشنا شوم و معناي اين عبارت، عضو بيمارستان شويد، چيست؟ برايم شرح داد، در اين قسمت، افرادي که مايل بودند عضو افتخاري بيمارستان شوند ثبت نام ميشدند و با عضويت در انجمن بيمارستان در کارهاي مشورتي و آموزش عمومي مشارکت ميکردند.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/07/14
|
ادامه
|
|
|
|
هفته هفدهم
|
من نوشتههاي سفرم را با فاصلهي زماني اندکي مينويسم، اما اين هفته آنچه را حس کردم براي نوشتن مناسبتربود مينويسم. سال ۲۰۱۷ لندن روزهاي نا آرامي به خود ديده است، حوادث تروريستي و دلخراش در اين سال بيسابقه بوده و باعث نگراني شده است. در اين چند ماه دوستان و بستگان چندبار احوالم را پرسيدند، نگراني را در آنها حس ميکنم. جمعهي گذشته آمادهي رفتن به دومين روز سمينار دپارتمان اعصاب روانپزشکي کالج روانپزشکان بودم، طبق معمول با نگاه به نقشهي گوگل مسير و زمان رسيدن به مقصد را در ايستگاه ويمبلدون پيداکردم.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/07/21
|
ادامه
|
|
|
|
هفته هجدهم
|
بخشهاي روانپزشکي با بخشهاي ديگر فرق ميکند ولي باخودشان هم يکسان نيستند. اينجا دوست داشتم جدا از بيمارستان سنت_جرجز، بيمارستان روانپزشکي و فضايش را از نزديک ببينم. دکتر امير تاري از دوستان روانپزشک درلندن، فرصتي برايم مهيا کرد تا در محل کارش، مرکز روانپزشکي هايگيت حاضرشوم. حدود سه بعد از ظهر بود که به بيمارستان عمومي #ويتينگتون رسيدم.
|
|
تاریخ ثبت :
1396/07/28
|
ادامه
|
|
|
|
هفته نوزدهم
|
در سالهاي اخير خدمات ملي سلامت، ان اچ اس تلاش ميکند از مصرف سيگار کم کند. در بيمارستانها حتي بخشهاي روانپزشکي سيگار ممنوع است. درمقابلِ واحد الکتروفيزيولوژي مرکز اتکينسون مورلي ديوار نوشتههاي نارنجي را ديده بودم، جملهي "زمان قطع؟" را آشکارا ميشد بر روي آن خواند. دو خانم با لباس نارنجي روزهاي چهارشنبه و جمعه با مردم صحبت ميکردند. طبق معمول براي اينکه از کارشان سردربياورم سرحرف را بازکردم
|
|
تاریخ ثبت :
1396/07/05
|
ادامه
|
|
|
|